۱. تولد بابام بود، تولدش مبارک.
۲. این چند وقته شروع کردم فیلم و سریال دیدن نصفیش که شامل فیلم و سریال زبان اصلی آلمانی میشه و نصفی دیگه شامل سریال و فیلمایی که یاسمن معرفی میکنه و اکثرا کرهای هستن و البته سریال برکینگ بد. باید بگم بین سریالایی که یاسمن معرفی کرده اگه اهل دیدن سریال پلیسی هستید دهن لق قشنگه اگه اهل دیدن فیلمای نیمه طنز، نیمه درام با موضوعات تخیلی و یکمی هم مرگ آلوده! علاقمند هستید سریال فردا قشنگه.
۳. چقدر پول بیبرکت شده! اگه ماهی ۲۰ تومن نداشته باشی واقعا کلاهت پس معرکه است.
۴. شازده کوچولو امروز راهی کربلا شده و میخواد یک مقداری هم پیاده روی کنه و با توجه به اینکه یکم ناخوشه نگرانشم، درسته که قبول دارم امام حسین خودش مراقب همه کسایی که دوستش دارن هست ولی لطفا شمام دعا کنین راحت بره راحت برگرده و وقتی برگشت سلامتیشم به دست آورده باشه.
۵. یه زمانی خودمم خیلی دوست داشتم برم کربلا و الان یه حالت بینابینی دارم و نمیدونم چرا!
۶. از این ور تلویزیون هی میگه نه عراقیا ما رو دوست دارن با ما دوستن و فلان، از اون ور من خودم چندتا دوست عراقی باحال دارم بعد از این ورم یکسری از بلاگرها که بیشتر به عراقیا نزدیکن میگن اتفاقا خیلیاشون از ایرانیا بدشون میاد! و خب نکتهاش اینه برعکسشم درسته آخه! یعنی خیلی از ایرانیام از عراقیا خوششون نمیاد! مثلا خود من با اینکه دوستای عراقی باحالی دارم و دوستشونم دارم ولی یه کینهای هم بابت ۸ سال جنگ از عراقیا دارم حتی اگه واقعا بگیم صدام روانی بوده و اینا به زور وارد ایران شدن و چنین و چنان بازم من ازشون خوشم نمیاد و حتی وقتی توسط آمریکاییها فنا شدن من یادمه اولین چیزی که گفتم این بود: آخیش حقتونه دلم خنک شد! خلاصه که کاش تلویزیون انقدر سعی نمیکرد بگه همه همو دوست داریم چون روی واقعیت تغییری ایجاد نمیکنه!
۷. یه جوری این چند وقته همه از مرگ الیزابت گفتن، حالا یه سریا مثبت یه سریا منفی، یه سریا تسلیت یا سریا نقد یا تمسخر، فرقی نداره مهم اینه انقدر اسمشو دیدم که دیگه دارم از هر چی الیزابته بیزار میشم. بابا ول کنین تو رو خدا!