生き甲斐 (Ikigai)

ایکیگای یعنی دلیلی برای بودن یا زندگی کردن

شماره ۶۲. خدا جونم

۶

خدایا تو که از حال دل همه ما خبر داری... میشه حال دل همه رو خوب کنی؟ تک تک مشکلاتشون ریز و درشت رو حل کنی؟ ماها هر چقدرم قوی باشیم بازم در برابر خواست و اراده تو هیچی نیستیم، میشه با ما بیشتر از قبل با رحمت و رحمانیتت رفتار کنی؟ میدونم به شخصه ناشکرم، حتی به حرفات گوش نمیدم ولی خب تو بذار رو حساب بچگیم و بغلم کن، نه فقط من و عزیزانم... همه ما آدما رو حتی اونی که الان خوشحال و خوشبخته و دلش شاده همونم بغلش کن شادترش کن خوشبخت‌ترش کن... خدایا تو رو خدا!

+ شکر خدا من خوبم و فقط نگران عزیزم و چندتا از دوستامم همین!

شماره ۳۲. لقمه نون پنیر له شده شاید هم کپک زده!

۸

دلم برای روزهایی که بچه مدرسه‌ای بودیم تنگ شده حتی برای لقمه‌های نون پنیری که ته کیفم له میشدن و قابلیت شناسایی نداشتن... حتی لقمه‌های کپک زده‌ای که ته کیف دوستم پیدا میشد چون از نون پنیر بدش میومد و مادرش شدیدا معتقد بود که غلط کرده دوست نداره و اون موقع من عین دوران دانشگاه شکمو نبودم که بگم زنیکه اسراف نکن بده من میخورم! و به دلیل نامعلومی کمتر پیش میومد لقمه‌هاشو بده کسی بخوره!... اون موقع که تنها دغدغه من این بود که چطوری ۸ باب عربی رو یاد بگیرم و املای حروف انگلیسی چقدر چرت و مزخرفه و گردالی q کدوم ور بود؟!

شماره ۳. از کربلا تا لاس وگاس!

۵

این حرف رو بدون اغراق دارم میگم! من توی اینستاگرام دو تا اکانت به اسم و فامیل واقعیم دارم یکی به اسم شناسنامه‌ایم یکی هم اسمی که خانواده صدا میزنن بعد اونی که اسم شناسنامه‌ای منه توش پر از دوستای ۴ سال پیشمه که اکثرا بچه‌های برنامه از لاک جیغ تا خدا هستن! و این یکی اکانتم برای دوستای مدرسه و دانشگاه و بلاگرمه و واقعا تفاوت پستایی که در این دو تا می‌بینم یه جوریه که وقتی پیج رو عوض میکنم خصوصا که الان که محرم رسیده انگار از کربلا میرم تو وگاس و بالعکس! و واقعا به نظرم عجیبه که انقدر دو دسته متفاوتن انگار بدون اینکه متوجهش باشم خودم خواستم روابطم با دو گروه آدم متفاوتی که میشناسم رو در دو پیج متفاوت مدیریت کنم!

چون تصمیم گرفتم بچه خوبی باشم حالا که محرم شده میخوام بساط لهو و لعب رو جمع کنم (نیست حالا هر روز تو پارتی و دیسکو و مشغول عرق و ورق و خراب بازی بودم!) بعد دیشب توی جمع دوستانه کوچولویی که توی تلگرام داریم و دست برقضا اسم وبلاگ هم از اسم همون گروه گرفته شده، میگم تا قبل از اذان هر چی لهو و لعب دارید بپاچید تو صفحه که حداقل تا عاشورا میخوام غلافش کنم! حالا خلاف ما چیه؟ خلاف ما مسخره بازی و حرف زدن درباره هنرمندهای محبوبمونه و انقدرم این طیف گسترده است که ما از قبل از همکاری نمیدونم کدوم عضو بی تی اس با اسنوپ داگ از جفتشون تو گروهمون حرف بود تا هنرمندان وطنی‌ای مثل همایون شجریان و سالار عقیلی! یعنی هر کسی گروه ما رو ببینه و بحثاشو بخونه بخاطر پرش ناگهانی بحث‌ها از سمت نقاشی به موسیقی از موسیقی به نجاری از نجاری به نجوم از نجوم به آشپزی از آشپزی به روابط زناشویی احتمالا هیچی متوجه نشه! و دقیقا همینه که این جمع رو لذت بخش کرده ۷ تا آدم با ۷ جور دیدگاه کاملا متفاوت، علایق متفاوت میتونیم باهم وقت بگذرونیم و از صحبت کردن با هم کاملا لذت هم ببریم!

این روزها اگر اشکی ریختید لطفا برای من و خانواده ام هم دعا کنین ممنون میشم. 

حسین

شماره ۲. Danke, Gott, für alles

۵

تیتر فکر کنم واضح باشه معنیش ولی خب به آلمانی میشه خدایا شکرت بابت همه چیز!

این روزها تا حد زیادی اطرافم رو خلوت کردم و این خلوتی شامل همه جا میشه!‌ اینجا، تلگرام، اینستاگرام و واتساپم که نمیشد محدود کنم نوتیفیکیشنش رو بستم و از اون ور هم کلا موبایلم روی حالت مزاحم نشوید قرار گرفته و فقط و فقط زنگ و تماسش برای ۹ تا مخاطب خیلی خاص بازه کسایی که هیچ وقت تحت هیچ شرایطی نه قضاوتم کردن نه ترکم کردن و نه طردم کردن و این برام واقعا ارزشمنده که حتی وقتی من غرق در کثافت بودم بازم میتونستن خوبیای وجودم رو ببینن و دستمو بگیرن تا از کثافت بیام بیرون به خصوص هوژین و شازده کوچولو و شیرینک و آچار فرانسه! هر کدوم به نحوی همیشه حمایت کردن همیشه بودن و دلگرمم کردن و یادم آوردن کی هستم و چه کارهایی ازم برمیاد و دیروز که راج میگفت تو خیلی قوی‌ای دختر خیلیا تو شرایط تو کم آوردن و فکرهای مزخرف کردن ولی تو ادامه دادی و بازم رشد کردی من دونه دونه روزهایی که حالم بد بود و دوست داشتم بمیرم یادم اومد، یادم اومد من شاید قوی باشم ولی این قدرت من نشات گرفته از درونم نبوده ناشی از شانس خوبم و داشتن دوستای خوب بوده و من هیچ وقت بابت این نعمت اون جور که باید و شاید از خدا و خود دوستام تشکر نکردم و این بده! 

حالا تصمیم گرفتم که ازشون تشکر کنم و برای هر کدومم یادگاری بگیرم برای دخترها کار سختی نیست ولی برای شازده کوچولو نمیدونم چی بگیرم که براش شر نشه چون درسته نزدیک سی سالشه ولی خب هنوزم با خانواده زندگی میکنه و دوست ندارم فکر کنن دوست دختر داره در حالی که این بچه اگه زودتر به دنیا میومد می‌تونست به پیامبری هم مبعوث شه!!!

حالا به نظرتون به این رفیقم چی کادو بدم؟!

دوست خوب

درباره من
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان