生き甲斐 (Ikigai)

ایکیگای یعنی دلیلی برای بودن یا زندگی کردن

متانویا و دوستان!

متانویا: در واقع یک دختر شاد و شیطونه که البته گاهی هم سمی و بدجنس و غمگین میشه ولی در تلاشه که این سمی شدنش رو به صفر برسونه.

اسامی مستعاری که توی اینجا بعد از این حتما می‌بینید!

شیرینک: قدیمی‌ترین دوست زندگیم یک دختر شدیدا پایه و باحال و مهربون و البته غمگین! خیلی هم غمگین...

هوژین: بهترین دوست زندگیم (هوزژین یک کلمه کردی به معنای مایه و دلیل زندگی است.) یک شنونده و حامی خفن و یکی که شبیه اکسیژن همیشه هست و بودنش برای زنده بودن واقعا ضروریه! هووی شیرینکم هست البته!

شازده کوچولو: قدیمی‌ترین رفیق مجازیم و به نوبه خودش نور زندگیم! یه راهنمای همیشگی، یه دوست خوب بدون قضاوت و بسیار هم شیطون و باحال.

آچار فرانسه: یه زمانی بهترین دوستم بود ولی حالا سر جریانات سیاسی خودش خواست یه غریبه باشه! :)

هاسا: دومین دوست صمیمی دانشگاهم، کیوتی خالص! انگار نه انگار توی دهه سوم زندگیشه آدم دوست داره بچلونتش انقد ملوس و دوست داشتنیه 

تگرگ: یک دوست مجازی دوران کرونایی، فوق العاده باادب یکی از تفریحات دوران کرونایی من فحش یاد دادن به این بشر بود اندازه فحش یاد دادن به بچه سه ساله مزه میده فعلا موفق شدم یادش بدم بگه گستاخ و فرومایه!‌ باور کنین همینم براش پیشرفته!

وابی سابی: یک دوست مجازی دوران کرونایی دیگه که عین اسم انتخابیشه! وابی سابی یعنی دیدن زیبایی در نقص‌ها و پذیرش عیوب و باور کنین کمتر کسی به اندازه این شخص لایق این اسمه! 

فرفری موی غزلساز: استاد زبان آلمانیم که بسیار دوست داشتنیه و موهای بسیار زیبایی دارن و من از روز اول قبل از اینکه حتی صحبت کنن بخاطر موهاشون جذبشون شدم!

راج: یک پسر سیستانی که دوران کرونا توی گروه بازیا گرگینه دوست شدیم.

پری دریایی: یکی از دوستای کلاس آلمانیم که بشدت دختر مهربون و پایه‌ایه

نماینده لوکای خوش شانس: داداش شازده کوچولو که از نظر من همین که داداش شازده کوچولوئه یعنی خوش شانسه حالا بگذریم که شازده کوچولو این نماینده لوکای خوش شانس رو حتی از والدینشون بیشتر دوست داره!

احترام السلطنه: یکی از هم دانشگاهیام که به واسطه همگروهی شدن توی آزمایشگاه بیوشیمی و کتابخونه رفتنای بعدش و املتای دانشکده فنی دوست شدیم و معتقده همگروهی حرمت داره نه لذت و نمی‌ذاشت لپشو بکشم و از همگروهی لذت ببرم و منم اسمشو گذاشتم احترام السلطنه!

دزد کلیه: یکی از بلاگرها که اولش ازش میترسیدم و ممکن بود کلیه دزد باشه از کجا معلوم؟ (البته این کلیه دزدی رو یکی دیگه بهش نسبت داده ولی بامزه بود منم استفاده میکنم).

دزد لپ: یه دزد خطرناک که هم لپ میدزده هم دل میدزده با مهربونیاش...

این فهرست به مرور تکمیل می‌شود!

درباره من
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان