دیروز تولدم بود و قسمت بدش این بود که کلاس داشتم و منم نمیتونم بگم اوکی به درک کلاسمو نمیرم و تولد میگیرم و در نتیجه رفتم سرکلاس و آخر کلاس فرفری موی غزلسازم برام آهنگ تولدت مبارک گذاشت و من کلی خوشحال شدم ولی بچههای کلاس ماست! و واقعا خوشحالم که بعد کلاس با من و پری دریایی نیومدن بیرون! پری دریایی در واقع یکی از بچههای کلاسه که ترم A1.1 باهاش دوست شدم و کلی آدم مهربون و بامرام و دوست داشتنیایه و من عاشقشم.
و خب خوبی تولدم این بود که دیدم اووو خیلی از کسایی که فکر میکردم براشون اهمیت ندارم براشون مهمم و چه تبریکای قشنگ و پر احساسیم گفتن هر چند که هر چقدرم تلاش کنن تبریکاتشون به تبریک هوژین و آچار فرانسه و وابی سابی عزیزم نمیرسه! ولی خب بازم واقعا توقع نداشتم انقدر هم احساسات به خرج بدن و برام یه جورایی دلنشین بود.
خلاصه که شروع ۲۹ سالگیم با کلاس درسی بود خدا بخیر کنه آخرشو! (دقت کنین ۲۸ سالم تموم شده و رفتم توی ۲۹ سال یعنی الان ۲۸ سالمه عین شیرینک نگید چطوری یهو از ۲۷ پریدی توی ۲۹ چون نپریدم ولی خب شروع شده دیگه الان ۱ روز از بیست و نه سالگیمو سپری کردم هعی!)