生き甲斐 (Ikigai)

ایکیگای یعنی دلیلی برای بودن یا زندگی کردن

شماره ۳۹. ایرانم تسلیت

۸ ۲

اساسا آدم عزاداری و گریه زاری و تسلیت گفتن نیستم! چون هیچ وقت اجازه ندادن گریه کنم، تا اومدم گریه کنم منو خندوندن و تا جایی که شده نسبت به خبر بد منو ایزوله کردن و در حدی بلد نیستم باید چیکار کنم وقتی بهم خبر بد میدن که حتی وقتی دوست صمیمی دوران دبیرستانم با گریه زنگ زد گفت مادرش فوت شده نگفتم خدا بیامرزتش گفتم عیبی نداره حالا! بعد که تلفن رو قطع کردم بابام گفت کی بود؟ گفتم اما بود گفت مادرش فوت شده! دیدم بابام دچار شوک شد چون با جفت گوشای خودش شنیده بود که گفتم عیب نداره حالا! انگار که مثلا گفته دستم اوخ شده! یا وقتی بابابزرگم فوت شد همه از اینکه دیدن گریه کردم انقد تعجب کردن و ترسیدن که سریع شروع کردن به دلقک بازی درآوردن که بخندم که مبادا تشنج کنم! سر فوت مادربزرگم همینطور... و در کل همیشه هم فقط یک بار برای مرگ عزیزم گریه کردم و تموم شده رفته مثلا همین ۳ نفری که گفتم مادر دوستم که هیچی ولی من سر فوت پدر بزرگ مادربزرگم بعد از بند اومدن اولین گریه‌ام اینجوری بودم که خب فدای سرم و شروع کردم خندیدن و ککم هم نگزید! گاهی دلتنگ شدم ولی بازم گریه؟ نه! در نتیجه این روزام مطلقا گریه نکردم شما بگو یک قطره تا دیشب که انگار توانم تموم شد و کسی نبود که منو بخندونه فکری نبود که خنده دار باشه.

ایرانم تسلیت

شاگرد بنّا
۰۵ آبان ۱۳:۵۲

آه

پاسخ :
واقعا آه از غم این روزها
درباره من
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان